در اینجا در مورد شهید برونسی می نویسم
به وبلاگ نوشته های حاج عبدالحسین برونسی خوش آمدید. صلوات برای روح شهید برونسی

آمار مطالب

کل مطالب : 16
کل نظرات : 23

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز :
باردید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید سال :
بازدید کلی :
شهید برونسی روی حلال و حرام خیلی حساس بودند

 همسر شهید برونسی: شهید برونسی روی حلال و حرام خیلی حساس بودند

 

همسر شهید برونسی

شهید برونسی خصوصیات اخلاقی زیادی داشتند، اما ایشون خیلی روی حلال و حروم حساس بودند. برای اینکه توی زندگیشان نان حلال بیارند از کلی زمین گذشتند و اومدند به شهر مشهد و در خانه ای کوچک زندگی کردند، ایشون چند تا شغل عوض کردند.

اولین شغل ایشون کار در مغازه شیر فروشی بود، وقتی از شغلش اومد بیرون دلیلش را که پرسیدم گفت:من باید شیر را بکشم بدم به مردم و چون من میدونم صاحب مغازه آب می بند داخل شیر، وزن شیر خالص کم تر می شود و آب قاطی شیر می شود، ولی باید پول شیر را بدهند من نمی توانم به مردم دروغ بگویم.

بعد از این داستان، ایشون به مغازه سبزی فروشی رفتند. مدتی در مغازه مشغول بودند که فهمیدم خیلی ناراحت هستند، پرسیدم چی شده گفت: صاحب مغازه سبزی هارو داخل اب گل می زاره تا وزن سبزی بیشتر بشه، بعد از فردای روزی که فهمیدند دیگر به اون مغازه نرفتند و یک روز دیدم که وسایل بنایی خریده با خوشحالی اومدند خونه و گفتند دیگر ناراحت نباش، پول هایم دیگر حلال است و شُبهه ندارد.

تا وقتی که سپاه تشکیل شد، دیگر ایشون روزها سپاه بودند و شب ها بنایی می کردند.ایشون از سپاه حقوقی دریافت نمی کردند و رفتن به سپاه را بر خود وظیفه می دانستند.

برای تعحیل در فرج آقا امام زمان و شادی روح شهید برونسی سه صلوات مرحمت بفرمائید.

تعداد بازدید از این مطلب: 2084
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


گپ وگفت صمیمانه رهبر انقلاب با خانواده شهید برونسی

در آخرین روزهای سال هشتاد و هشت، خانواده شهید عبدالحسین برونسی، پیش از اذان ظهر، به بیت رهبری آمدند تا ساعتی با رهبر انقلاب به گفت‌وگو بنشینند.

چند دقیقه پس از حضور خانواده شهید، رهبر انقلاب وارد اتاق شدند و بعد از سلام و علیک گرم و خوش‌آمدگویی، دعوت کردند تا مهمانان صحبت‌های خود را آغاز کنند. یکی از همراهان خانواده شهید، استاندار خراسان رضوی بود. کنگره بزرگداشت شهید برونسی در اسفندماه در حال برگزاری بود و آقای استاندار، گزارشی اجمالی از این کنگره‌ داد. در ضمن گزارش، آقای استاندار دو خبر سینمایی هم داد: اکران فیلم «به کبودی یاس» که پیرامون زندگی شهید برونسی است و نیز خبر ساخت فیلمی درباره زندگی شهید کاوه.

رهبر انقلاب از فرزندان شهید برونسی خواستند که صحبت کنند. وقتی فرزند ارشد «اوستا عبدالحسین» صحبت می‌کرد، جلسه از حالت رسمی فاصله گرفت: «هروقت می‌خواهیم به دیدار شما بیاییم، من خواب شما را می‌بینم! این‌بار هم خواب دیدم که عکس بابا را بر روی سینه‌ گرفته‌ام و در آغوش شما قرار دارم».
جملات فرزند بزرگ شهید برونسی فضای جلسه را منقلب کرد. رهبر جواب داد که: «این‌گونه خواب‌ها را بارها در دیدار با خانواده شهدا و از زبان آن‌ها شنیده‌ام که حمل بر کرامت بنده می‌کنند؛ درحالی‌که این‌گونه خواب‌ها از کرامت و صفای خود خواب‌بیننده است.»

دخترها و عروس‌های شهید نیز به رهبرشان معرفی شدند. یکی از فرزندان شهید از آقا خواست تا برای نوه یک ساله «اوستا عبدالحسین» دعا کنند. آقا سراغ نوزاد را گرفتند که معلوم شد زیر چادر مادرش آرام گرفته است.

پس از پایان سخنان خانواده‌ شهید، چندکلامی هم رهبر انقلاب صحبت کردند. ویژگی‌های شهید برونسی از زبان آقا شنیدنی بود: «خیلی برای تاریخ و جامعه ما اهمیت دارد که این شهید که کارش بنّایی بوده، به جایگاهی می‌رسد که در جنگ با این‌که معلومات دانشگاهی نداشت چنان پیشرفت ‌کند که از یک بسیجی معمولی به مقامات عالی نظامی ‌برسد... مدیریت جنگ تنها نظامی نیست، بلکه فرماندهی جنگ نیاز به مدیریت سیاسی، فکری، انسانی و اخلاقی دارد و این شهید با شخصیت جامع‌الاطراف خود، از پس آن برآمد.»

علاوه بر رعایت حدود بیت‌المال که رهبر انقلاب آن را از ویژگی‌های مهم شهید برونسی دانستند، به نکته جالب دیگری هم اشاره کردند:‌ «در زمان جنگ تحمیلی شنیدم که وقتی مجموعه‌های دانشگاهی با شهید برونسی دیدار داشتند، مجذوب صحبت‌های او می‌شدند».

آقا درباره پرورش انسان‌های بزرگ، شهید برونسی را  مثال زد و گفت: «شهید برونسی و امثال او باید نماد حقیقتِ پرورش انسان‌های بزرگ با معیارهای الهی و اسلامی و نه ظاهری و معمولی باشند.»

رهبر انقلاب از خانواده شهید برونسی تقدیر کردند و در مورد همسر شهید گفتند: «ایشان خیلی صبور هستند. بالأخره اگر کسی بتواند پنج پسربچه‌ را بزرگ کند، خیلی هنر می‌خواهد!»

دیگر نزدیک اذان بود و آقا بلند شدند برای اقامه‌ نماز. فرزندان شهید دورتا دور آقا را گرفته بودند و با رهبر حرف می‌زدند. فرزند ارشد شهید برونسی، چفیه آقا را گرفت و در نهایت هم، مهمان کوچک دیدار، نوه‌ یک‌ساله اوستا عبدالحسین برونسی آخرین نفری بود که آقا با نوازش و دعا از او خداحافظی کردند.

تعداد بازدید از این مطلب: 2295
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود